بازاریابی یا بازارگری؟

همه ما با اصطلاح بازاریابی تا حدودی آشنایی داریم.اما آیا بازاریابی یا marketing واقعا همان تصوری است که ما داریم؟

در این مقاله به معرفی این موضوع می پردازیم
که آیا کلمه بازاریابی درست ترجمه شده است؟
آیا توقع و تصور ما از بازاریاب و بازاریابی درست ایجاد شده است؟
آیا بازاریابی با بازارگری متفاوت است؟
بازاریاب کیست و تفاوت آن با بازارکر چیست؟
آیا می شود بازاریابی و بازارگری را یاد گرفت؟
بازارگری چه اهمیتی دارد؟

کلمه بازاریابی و بازارگری

بازاریابی در اصطلاح ترجمه شده ای که مترادف با کلمه marketing در نظر گرفته شده است به معنی مجموعه اقداماتی برای ارتباط با مخاطب، تشخیص مشکلات و نیازها، تحلیل و بررسی، چاره جویی برای رفع نیاز و خواسته ها، معرفی راه چاره، ارائه راه حل و پیگیری است.
با توجه به برداشت بالا بازاریابی تنها یک بخش کوچک از این تعریف را پوشش می دهد.

در تصور خیلی از افراد حتی، در جایگاه یک مدیر رده بالای کسب و کار یا مدیر عامل، بازاریابی به معنی فروش و یا تبلیغات تصور می شود.
بسیاری از مدیران و صاحبان کسب و کار بازاریاب را یک فروشنده مستقیم می دانند. که باید به محل های مختلفی مراجعه و اجناس و یا خدمات تولیدی مجموعه را به فروش برساند.

با این دید بازاریابی یعنی فروش!

اما بازاریابی یک علم و تخصص کاملا جدا و با توجه به تعریف فوق ، یک دانش و بینش متفاوت است.
اشتباهی که در اکثر مواقع پیش آمده، به دلیل استفاده از کلمه بازاریاب ایجاد شده است. چرا که کلمه بازاریاب معرف تمام توانایی های یک فرد متخصص بازار نیست.

کلمه بازاریابی یک کلمه ترکیبی از ترکیب کلمه بازار+یابی است که معنی لغوی آن فرآیند پیدا کردن بازار است.
بهترین جایگزین برای این کلمه ترکیب کلمه بازار+گری است، به معنی مجموعه فرآیند ها واقدامات تخصصی بازار

همان طور که صنعت+گر یعنی شخص متخصص صنعت و آهن+گر یعنی متخصص آهن که با آهن هر کاری می تواند انجام دهد، یا سفال+گر که معرف شخصی است که می تواند، با سفال هر چیزی بسازد و متخصص کار با سفال است.

جادوگر، یعنی کسی که متخصص جادو کردن است. پس بازارگر کسی است، که متخصص بازار و می داند با بازار کار و بهترین نتیجه را از بازار دریافت کند.

بازارگر کسی است که متخصص بازار است و می داند با بازار کار و بهترین نتیجه را از بازار دریافت کند

بازاریابی یا بازارگری؟

بازاریابی یعنی فرآیند پیدا کردن بازار، و اما پیدا کردن یعنی یافتن چیز جدید و یا چیزی که گم شده باشد. پیدا کردن بازارجدید، و یا احیای بازار قدیمی همان مفهوم بازاریابی است. اما بازارگری دید کلی تری به این مفاهیم دارد و بخشی از پروسه بازارگری ، بازاریابی است.

یک متخصص بازارگری، با شناخت بازار مورد نظر، با تحلیل و بررسی بازار رقبا، شناخت مشتریان هدف بازار و درک درستی از حسایست های بازار هدف و تعیین اهداف بازارگری، برنامه و اقدامات مورد نیاز را برای رسیدن به اهداف بازارگری ، تعیین و برنامه ریزی می نماید.

یک بازاریابی با تعریف عامه کسب و کارها نه تنها بازاریابی نیست بلکه بیشتر یک ویزیتور است.
ویزیتور یا فروشنده حضوری-سیار شخصی است که با داشتن مهارت های ارتباطی و مهارت های یک فروشنده حضوری، به محل اقامت مشتریان احتمالی مراجعه و سعی در فروش محصول و یا خدمات به آنها را دارد.

ویزیتورها در روند تعیین محصولات و شیوه های تبلیغاتی شرکت تحت نظارت، را ندارند و فقط صرفا خدمات و محصولاتی که به آنها ارائه شده را می فروشند. مانند فروشندگان بیمه، که شخصا بر روند تعیین اهداف شرکت بیمه و روند طراحی پلن های بیمه ای دخالتی ندارند و فقط معرف و فروشنده این بیمه ها هستند.

بازارکرها قبل از ویزیتور های نیز وارد عمل می شوند، آنها نیاز سنجی، توان خرید، خواسته و نیاز مخاطبین را می شناسند و می توانند پیشنهاداتی در راستای تغییر محصول و یا خدمات ارائه دهند.
بازارگر رابط فضای برون سازمان و درون سازمانی هستند، افق دید بازارگر فرای فقط یک بار فروش است.
پس به نظر شما بازاریابی یا بازارگری؟

آیا بازارگر یک نفر است؟

آیا بازارگری یک نفر است یا یک تیم؟
اگر امکان داشتن تیم برای مجموعه فراهم است، قطعا یک تیم متمرکز می تواند بهتر از یک نفر عمل کند. اما اگر امکان ایجاد تیم برای مجموعه فراهم نیست، تیم یک نفره هم برای این کار کافیست!

منظور از تیم یک نفره چیست؟

فردی که به عنوان بازارگر در کنار مجموعه کسب و کار فعالیت می کند ،تقریبا باید کار یک تیم را انجام دهد، به همین دلیل عنوان تیم یک نفره را استفاده کردم.
اگر در یک کسب و کرا یک نفره فعالیت دارید، به عنوان فروشنده، صاحب کسب و کار، بازارگر و سایر نقش ها در حال فعالیت هستید، شما به دید بازارگری نیاز دارید. داشتن یک دید بازارگری به شما کمک می کند تا بتوانید نیاز های مشتیران را بشناسید، بازار رقبا را مورد توجه قرار دهید و در شرایط مختلف بازار انعطاف مناسب را داشته باشید.